پاییز مدرسه که می آید، لبان خیلی ها به خنده باز می شود.

اول از همه لب نیمکت های مدرسه که از بس انتظار کشیدند خسته شدند

و حالا بچه ها می آیند می نشینند و آنها را از تنهایی و سکوت در می آورند.

حیاط مدرسه ذوق می زند که جیغ و داد بچه ها فضایش را پر خواهد کرد

و او شاهد بازی و خنده ی بچه ها خواهد بود.

پاییز که می آید ننه خانم هم خیلی خوشحال می شود

چون نوه اش بچه ی بسیار پر انرژی و شلوغی است

و ... حالا می تواند لاقل نصف روز که نوه اش به مدرسه می رود، آرامش داشته باشد.

بابای مدرسه هم بسیار خوشحال است چون باز بچه ها را می بیند

و به حرف های آنها گوش می دهد.

معلم مهربان مدرسه هم می خندد ، او منتظر است تا آنچه را که می داند به شاگردانش بیاموزد

و آنها را با سواد کند  و درهای دنیای تازه ای را بر روی آنها بگشاید.

پاییز می آید، دانش آموزان شاد و خندانند، همه با لباس های زیبا و مرتب به شوق آموختن علم،

دیدن دوستان و هم شاگردی ها، دیدن معلم های خوب سال گذشته، آشنایی با دوستان جدید،

خوراکی های خوشمزه بابای مدرسه، خاطراتی دوباره می یابند، ...

وای چه روزهای خوبی در انتظارشان است.

پاییز که می آید غوغایی برپاست، کلاس ها پر از دانش آموز جدید است و تخته سیاه از ته دل

سفیدش به همه خوش آمد می گوید تا کسی بیاید و با گچ سفید بنویسد : بچه ها سلام

پاییز که به مدرسه می آید آقای مدیر و خانم ناظم گل و شیرینی و نقل و شکلات می خرند

و بچه ها را از زیر قرآن رد می کنند که تا آخر سال انشاا...در کنار هم روز های خوبی را داشته باشند.

پاییز،مدرسه طراوتی دارد، گل های مدرسه می شکفند و عطر گل ها مشام دل را پر می کند.

پاییز مدرسه گلبارن است. فصل شکوفایی علم و دانش است.

به قلم خواهر عزیــــزم: ز.محمودی

 آغاز سال تحصیلی جدید


بر تمامی همکاران گرامی و دانش آموزان عزیز مبارک